|
دیکتاتورمآبی و ایجاد رعب و وحشت از خیابان به جشنواره فیلم کوتاه تهران کشیده شد
زندگی تعطیل؛ جهنم آزادی
اکثر فیلمسازان خواستار برگزاری جشنواره هستند
یکی از ادعاهای بخش عمدهای از سلبریتیها برای همراهی با اعتراضاتی که حالا روی پنهانش آشکار شده و به آشوبهایی در هفتههای اخیر منجر شده، مساله «آزادی» بود. این ادعا حالا در ترازوی جشنوارهای که اتفاقا عقبهای روشنفکری دارد، قرار گرفته است. جشنواره فیلم کوتاه تهران قرار است در روزهای آتی به محل رفتوآمد و حضور دانشجویان و فیلمسازان کوتاه تبدیل شود. این رویداد اما متأثر از شرایطی است که در کشور به وجود آمده است. مهدی آذرپندار، دبیر سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، در آستانه برگزاری این رویداد از فشارهایی که روی فیلمسازان برای عدم حضور در این جشنواره هست، پرده برداشت. وی طی اظهاراتی در یک نشست خبری گفت: 23 شهریور لیست فیلمها را اعلام کردیم و یکی از دورههایی بود که این فرآیند کمحاشیه و اعتراضات بسیار کمتر از ادوار گذشته بود. این نشان میداد روابط به درستی پیگرفته شده است. این روال داشت با این نظم پیش میرفت، همکاران من برنامهریزیهای دقیقی کرده بودند و قرار بود اتفاقات جدید رخ بدهد اما اتفاقات اخیر که افتاد از یک جایی به بعد دوستان به نتایجی رسیدند که شاید برگزاری جشنواره در شرایط فعلی کار درستی نباشد. بحث از اینجا شروع شد که عدهای تبلیغات ما برای برگزاری را نمادی از عادیسازی اوضاع پنداشتند و فضاسازیهایی شروع شد. قبل از اینکه انصرافها شروع شود فضا ملتهبتر بود اما خبر انصراف کسی به ما نرسیده بود ولی از هفته گذشته این تلقی را مبنی بر اینکه برگزاری جشنواره به معنای عادیسازی امور است، در اذهان ایجاد کردند. همیشه میگفتم جشنواره یک رویداد مستقل است اما چه اتفاقی افتاد که گفتند این رویداد حاکمیتی است. آذرپندار درباره خبرهایی که پیرامون انصراف برخی فیلمها منتشر شده نیز گفت: حتما شرایط غیرعادی و سختی برای تماشای فیلم و تبلیغ فیلمها داریم؛ ما هم اینطور فکر میکنیم. من جمهوری اسلامی را حرم میدانم و در این ایام ناراحتم. هر طرف این طیف بایستید میبینید اتفاقات خوشایند نیست. از زاویه نگرانی برای جمهوری اسلامی هم ببینید، متوجه میشوید شرایط خوب نیست. آیا در همه شئون حدی از این رخدادها رخ داده است یا نه؟ خیلی از چیزها تعطیل نشده است، اگر قرار باشد جشنواره تحتالشعاع این اتفاقات تعطیل شود ننگ بزرگی است که زیر بارش نمیروم. تعطیلی این جشنواره اتفاق مناسبی نیست، گرفتن این تریبون محدود از جوانان خوب نیست، چون اگر باور داریم جوانان فیلم ساختهاند و آثارشان بازتاب جامعه است، پس نمایش این فیلمها تناقضی با اتفاقات اخیر ندارد. انصرافها در شرایطی پیش آمد که ما فیلمها را انتخاب کردیم، از این رو انصرافها غیرقانونی است. به دوستان گفتیم لطفا درخواست مکتوب بدهند. وقتی این درخواستها رسید در دبیرخانه تصمیم میگیریم؛ تا حالا ۲ فیلم به صورت مکتوب پیشنهاد دادند که یکی تجربی و یکی داستانی است. 3-2 نفر گفتند از داوری انصراف میدهند، عمده بچهها گفتند از حضور در جشنواره انصراف میدهند. من با خیلی از افراد سعی کردم گفتوگو کنم، گفتوگوی طولانی هم داشتم اما رأی اکثریت هنوز با کسانی است که میخواهند در جشنواره باشند. هر یک فیلمی که کنار میکشد غمانگیز است، بویژه وقتی با آنها صحبت کنید و بدانید در چه شرایطی کنار کشیدند. متن انصراف آنها را بخوانید و ببینید در چه شرایط ناراحتکنندهای کنار کشیدهاند. فشار روی این بچهها زیاد است. به آن کسی که فضا را به دوقطبی باشرف و بیشرف تبدیل کرد، تبریک میگویم چون موفق شد اما کاش انتقامش را از من میگرفت تا جوانان، این جنس فشار در فضای مجازی و تلفنی بزدلانه است.
دبیر سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، درباره نوع و جنس تهدیدهایی که از سوی کاربران جعلی یا سلبریتیها روی فیلمسازان کوتاه وجود دارد هم گفت: خیلی از آنها تهدیدهایی شدهاند که حس میکنند آینده فیلمسازی آنها ممکن است تحتالشعاع قرار بگیرد، اگر چه برخی مستقل تصمیم گرفتند اما از آنها پرسیدم پس چرا در شرایط ملتهبتر این انتخاب رخ نداد. برخی به آنها زنگزده بودند و تهدید کرده بودند مثلا تدوینگری، هارد فیلم را گرفته و گفته بود اگر انصراف ندهید هارد را پس نمیدهم. من از شما خواهش میکنم این بچهها را حتی نقد هم نکنید چون میدانم تحت چه شرایطی چنین تصمیمی گرفته بودند. به من انتقاد کنید، این فیلمسازان در شرایط سخت فیلم ساخته بودند. فیلمسازان دارند فحش میخورند و این خیلی تلخ است اما از آن سو فکر میکنم عدم برگزاری جشنواره اتفاق تلختری است. ما از تعویق نگرانیم چون ممکن است مقدمهای برای برگزار نشدن جشنواره باشد؛ تقویم سینمایی فشرده است و تعویق براحتی ممکن نیست.
آذرپندار به تلاشهایی که در فضای خارج از ایران بر فیلمهای بینالمللی حاضر در جشنواره صورت گرفته نیز اشاره کرد و افزود: 4 فیلم کوتاه بینالمللی انصراف دادند، عزیز دلی از ایران به آنها گفته. برخی با این حربهها به جشنواره فشار میآورند. دبیر سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران افزود: آن روزی که نتوانیم دور هم جمع شویم و صحبت کنیم روز خطرناکی است.
ارسال به دوستان
شیجینپینگ برای سومین دوره پیاپی به ریاستجمهوری خلق چین انتخاب شد
معمار چین نوین
گروه بینالملل: افتتاحیه کنگره حزب کمونیست چین در پکن با حضور هزاران نفر از اعضای این حزب برگزار شد که «شی جین پینگ» به عنوان رئیسجمهور ابقا شد. شی در این دوره سرفصلهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی چین را تشریح کرد که سرفصل آن جدا نشدن تایوان از چین بود.
بسیاری اعتقاد دارند شی جا پای مائو میگذارد و دوره سوم زمامداری خود را با قدرت بیشتری آغاز میکند. شی معمار اقتصاد مدرن چین شناخته میشود و راهبردهایش برای توسعه و ابرقدرت شدن چین زبانزد خاص و عام است. وی راهبرد پیچیده و بزرگ «یک کمربند، یک جاده» را که نیمی از جهان را درگیر خود میکند، ارائه کرد. در این راهبرد هزار میلیارد دلاری، تمام قسمت شرق جهان توسط چین پوشش داده خواهد شد و توسعه اقتصادی چینی به نیمی از کره خاکی میرسد. شی افتخار میکند گامهای بزرگی در کاهش فقر برداشته و از سویی مدعی است اعتبار بینالمللی کشورش را به اوج رسانده است. وی کرونای سهمگین را با مدیریت عالی پشت سر گذاشت و همزمان نگذاشت این همهگیری موجب شکاف اساسی سیاسی و اقتصادی در کشورش شود.
اکونومیست درباره قدرت رئیسجمهور فعلی چین در گزارشی نوشته است: «ادامه حکومت شی به این معنی خواهد بود که بعید است پکن سیاستهای خود را به طور چشمگیری تغییر دهد. پس از یک دهه، قدرت، انگیزهها، مفروضات و قضاوت شی از قبل روشنتر است. روابط دوجانبه با ایالاتمتحده، دیدگاه پکن درباره روابط دولت-بازار، استفاده از زور نسبت به تایوان، همسویی استراتژیک با مسکو و رویکردش به دولتداری اقتصادی، هیچیک اساساً در کنگره یا پس از آن تغییر نخواهد کرد». این در حالی است که چند روز پیش همزمان با نزدیک شدن به انتخاب سهباره رئیسجمهور چین، اخباری از سوی رسانههای غربی مبنی بر کودتا در این کشور مخابره شد که به نظر میرسید بیشتر فضاسازی آنها برای تخریب جایگاه شیجینپینگ در خارج و داخل چین بوده است.
اساسیترین و مهمترین واقعیت کنگره حزب کمونیست چین این بود که شی برای سومین دوره به عنوان دبیرکل حزب کمونیست چین و ریاست کمیسیون نظامی مرکزی ارتش آزادیبخش خلق انتخاب شود. این برای نخستینبار پس از مائو است که یک رهبر چین به سمت ریاست مادامالعمر پیش میرود. شی سال 2018 قانونی را تصویب کرد که یک نفر میتواند برای دوره نامحدود به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود. در همین رابطه رئیسجمهور چین در سخنرانی افتتاحیه کنگره حزب کمونیست درباره موضع دولت این کشور در قبال تایوان حرف زد و همچنین از «ذهنیت جنگ سرد» در صحنه دیپلماسی بینالمللی بشدت انتقاد کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، رئیسجمهور چین در این سخنرانی به دفاع از عملکرد دولت در زمینه سیاست داخلی و خارجی پرداخت.
شی جین پینگ بار دیگر موضع دولت چین در قبال تایوان را تکرار کرد و درباره جداییطلبی و دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی چین هشدار داد. رئیسجمهور چین خطاب به اعضای حزب کمونیست چین گفت: «حل مساله تایوان مربوط به خود مردم چین است و باید تنها توسط مردم چین حل شود. ما با بیشترین صداقت و تلاشها به چشمانداز اتحاد مجدد مسالمتآمیز پایبند خواهیم بود اما هرگز متعهد به کنار گذاشتن استفاده از زور نخواهیم بود و این گزینه را برای انجام تمام اقدامات لازم محفوظ میداریم».
پکن، تایوان را بخشی از سرزمین چین میداند و همواره با هرگونه تماس بین نمایندگان تایوانی و مقامات غربی بویژه مسؤولان عالیرتبه سیاسی یا نظامی کشورهایی که پکن با آنها روابط دیپلماتیک دارد، مخالف بوده و میگوید این سفرها اصل چین واحد را نقض میکند و سیگنالهای نادرستی به نیروهای جداییطلب تایوان ارسال میکند. چندی قبل «وانگ یی» وزیر خارجه چین در دیدار «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در شهر نیویورک گفت: «حصول یک راهحل صلحآمیز (بر سر مساله تایوان) با جداییطلبی و استقلال تایوان ناسازگار است؛ هر چه تلاشها برای دستیابی به استقلال این جزیره کمتر مهار شود، احتمال رسیدن به یک راهحل صلحآمیز برای موضوع تایوان کمتر میشود». رئیسجمهور چین نیز در کنگره حزب کمونیست گفت: «چرخهای تاریخی اتحاد و جوانسازی ملی در حال چرخیدن به جلو است. اتحاد مجدد سرزمین مادری باید محقق شود و محقق خواهد شد».
شی جین پینگ طی این سخنرانی با اشاره تلویحی به مواضع آمریکا و متحدانش، هرگونه «جداییطلبی» و «مداخله» نیروهای خارجی در امور تایوان را محکوم کرد. وی در بخش دیگری از سخنان خود بدون اشاره به تنشهای موجود در روابط چین و آمریکا اعلام کرد پکن با داشتن «ذهنیت جنگ سرد» در صحنه دیپلماسی بینالمللی مخالف است. شی افزود: «چین قاطعانه با همه اشکال هژمونی و سیاست قدرت مخالف است، با ذهنیت جنگ سرد مخالف است، با مداخله در سیاست داخلی سایر کشورها و استانداردهای دوگانه مخالف است».
یکی از نکات مهم دیگر که با سیاستهای شی تطابق دارد، دشمنی مشترک او و پوتین با سیاستهای آمریکاست. روسها در اوکراین مقابل آمریکاییها ایستادند و پکن هم در تایوان دشمنی شدیدی با آمریکا دارد. واشنگتن قصد دارد چین را در تایوان زمینگیر کند ولی سیاستهای شی نشان میدهد که او به هیچوجه در موضوع تایوان کوتاه نخواهد آمد.
آنچه مسلم است اینکه شی و دیگر رهبران چین تصور میکنند چین برای رفتار تهاجمی خود، با توجه به اینکه دیگران بیش از حد به صادرات آن یا دسترسی به بازارش وابسته هستند، هزینه کمی خواهد پرداخت و تاکنون نیز این فرض به اثبات رسیده است. بنابراین درگیری بین ایالات متحده و چین دیگر یک احتمال دور به نظر نمیرسد. در همین حال با تشدید اختلافها میان واشنگتن با مسکو و پکن، روسیه و چین نزدیکتر میشوند. آنها با سیستم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده دشمنی مشترک دارند؛ چرا که از نظر آنها برای سیستمهای سیاسیشان در داخل و جاهطلبیهایشان در خارج ناسازگار است. روسیه و چین قصد دارند یک راهبرد جدید در جهان ایجاد کنند مبنی بر اینکه نظام تکقطبی جهانی پایان یافته و به سمت چندجانبهگرایی حرکت میکنیم؛ موضوعی که چین را به عنوان قدرت اول اقتصادی جهان مطرح خواهد کرد. از سوی دیگر چین قدرت نظامی خود را هم به جهان نشان میدهد. رزمایش بزرگ موشکی- دریایی - هوایی چین در زمان سفر «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان نمونه بارز این موضوع است. در این میان وزارت دفاع تایوان بعد از ظهر شنبه به وقت تهران بار دیگر از پرواز جنگندهها و ماموریت ناوهای ارتش چین نزدیک این جزیره خبر داد. به گزارش منابع خبری، وزارت دفاع تایوان اعلام کرد ۱۱ فروند جنگنده و 4 فروند ناو ارتش چین اطراف این جزیره مشاهده شدند. وزارت دفاع تایوان از شناسایی و رهگیری جنگندهها و ناوهای چین و آمادهباش شناورهای دریایی و سامانههای موشکی خود برای مقابله با هرگونه تهدید خبر داد. ناظران و کارشناسان نظامی بر این باورند به رغم تجهیز تایوان به سامانههای پدافندی و دفاع موشکی، نیروی هوایی این جزیره توان ایستادگی برابر نیروی هوایی ارتش چین را ندارد. بر اساس آمار منتشر شده، نیروی هوایی ارتش چین بیش از ۳۳۷۰ فروند هواپیمای نظامی دارد. خلبانان رزمی نیروی هوایی چین به طور میانگین ۱۰۰ تا ۱۵۰ ساعت پرواز در سال انجام میدهند که میزان بسیار قابل توجهی است. از سویی تحلیلگران نظامی به رشد قابل توجه چین در ساخت ناو هواپیمابر و موشکهای اتمی این کشور در تقابل با آمریکا و سایر رقبای منطقهای نیز اشاره کردهاند. در مجموع دوره سوم ریاستجمهوری شی را باید دوران تثبیت و قدرت چین محسوب کرد که میتواند این کشور را به قدرت اول جهان تبدیل کند.
ارسال به دوستان
وزیر خارجه ایران در دیدار دبیر شورای امنیتملی عراق: حضور تروریستها در اقلیم را تحمل نمیکنیم
هشدار دیپلمات به تروریستها
وزیر امور خارجه کشورمان در دیدار مشاور امنیت ملی عراق هشدار داد ایران حضور گروهکهای تروریستی در مرز خود با شمال عراق را تحمل نمیکند.
«قاسم اعرجی» دبیر شورای عالی امنیت ملی عراق که در رأس یک هیات امنیتی عالی رتبه به تهران سفر کرده بود با وزیر امور خارجه دیدار کرد. حسین امیرعبداللهیان در این دیدار با تاکید بر مناسبات رو به گسترش تهران - بغداد در تمام زمینهها بر همکاری ۲ کشور در زمینه امنیتی از جمله لزوم برخورد با تروریستهای مسلح از مبدأ اقلیم کردستان عراق تاکید کرد. امیرعبداللهیان با تاکید بر اینکه مناسبات ۲ کشور راهبردی و ممتاز است و ما امنیت عراق را امنیت ایران میدانیم، افزود: با توجه به مناسبات حسنه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق، ما انتظار نداریم خاک اقلیم کردستان عراق محلی برای اقدامات تروریستی و تهدیدی علیه ایران باشد. وزیر امور خارجه کشورمان خواستار مسؤولیتپذیری کامل بغداد و اقلیم کردستان عراق نسبت به برخورد با گروههای تروریستی و آپارتاید از مبدأ اقلیم کردستان عراق شد. وی افزود: ما همواره خواهان عراق آباد، آزاد و مستقل بودهایم و جز خیر برای دولت و ملت عراق نمیخواهیم اما تداوم حضور مسلحانه تروریستها در اقلیم کردستان و تحرکات آنان علیه امنیت ایران را تحمل نخواهیم کرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی عراق نیز در این دیدار گفت: قانون اساسی عراق اجازه فعالیت به افراد و جریاناتی که مخل تهدید همسایگان باشند را نمیدهد. اعرجی اطمینان داد هرگونه اقدام ضدامنیتی علیه ایران با اقدام دولت مرکزی و اقلیم مواجه خواهد شد و عراق امنیت ایران را امنیت خود میداند.
هشدارهای دیپلماتیک ایران در حالی است که بسیاری از مقامات کشورمان هم بر لزوم خروج گروهکهای تروریستی از نزدیکی مرزهای ایران تاکید دارند. در همین ارتباط سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد حضور 30 هزار تروریست در مرزهای ایران اصلا قابل تحمل نیست.
از سویی امیرعبداللهیان در پستی در فضای مجازی هم به این موضوع اشاره کرد و نوشت: «با تاکید بر اینکه مناسبات ۲ کشور راهبردی و ممتاز است و ما امنیت عراق را امنیت ایران میدانیم، به آقای اعرجی صراحتا گفتم با توجه به مناسبات حسنه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق، ما انتظار نداریم خاک اقلیم کردستان عراق محلی برای اقدامات تروریستی و تهدیدی علیه ایران باشد. از ایشان خواستم مسؤولیت کامل بغداد و اقلیم کردستان عراق نسبت به برخورد با گروههای تروریستی و آپارتاید از مبدأ اقلیم کردستان عراق را بپذیرند. به ایشان گفتم ما همواره خواهان عراق آباد، آزاد و مستقل بودهایم و جز خیر برای دولت و ملت عراق نمیخواهیم اما تداوم حضور مسلحانه تروریستها در اقلیم کردستان و تحرکات آنان علیه امنیت ایران را تحمل نخواهیم کرد. آقای اعرجی در پاسخ گفت قانون اساسی عراق اجازه فعالیت به افراد و جریاناتی که مخل تهدید همسایگان باشد را نمیدهد و اطمینان داد هر گونه اقدام ضدامنیتی علیه ایران با اقدام دولت مرکزی و اقلیم مواجه خواهد شد و عراق امنیت ایران را امنیت خود میداند».
ارسال به دوستان
بررسی چرایی رویکرد تکفیری و دوقطبیساز ضدانقلاب در وقایع اخیر
منطق چکش!
محمد سلحشور: یک ماه از آغاز التهاب و آشوب در خیابانها و فضای عمومی کشور میگذرد؛ فضایی که در ابتدای امر و در ظاهر در مواجهه با درگذشت مهسا امینی شروع و در مدت کوتاهی تبدیل به میدانی جدید برای پیگیری توطئههای قدیمی دشمنان انقلاب و ایران شد. عیان شدن طمع تجزیهطلبان و براندازان به این تجمع تا جایی پیش رفت که آشوبگران فضا را برای هر گونه اقدام ضدامنیتی هموار و مناسب دیدند. تجربه حجم بیسابقه خشونت آشوبگران در یک ماه گذشته بار دیگر این سوال را مطرح کرد که چرا این جریان همواره از گفتوگو و دفاع منطقی از ایده و استدلال خود فراری بوده است؛ جریانی که این روزها تیغه تکفیر و توبیخش بر گلوی بسیاری از چهرههای مشهور ورزشی، هنری، اجتماعی و... نیز فشار آورده و هر روز جمعیت جدیدی را متهم میکند. این میل شدید به اتهامزنی که همقطاران زیادی را نیز به مسلخ برده، ناشی از چیست؟ و چرا جریان ضدانقلاب و برانداز به این اتهامزنی نیاز دارد؟ یافتن پاسخ برای این 2 پرسش احتمالا کمک زیادی به ادراک واقعیت ماجراهای اخیر و نگاه جریانی که رهبری اغتشاشات را به دست گرفته میکند.
به گزارش «وطنامروز»، یک هفته پیش در کوران آشوبهای خیابانی بود که رئیس قوهقضائیه از باز بودن باب گفتوگو و وجود شهامت اصلاح رویههای غلط سخن گفت. حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای در جلسه شورای عالی قوه قضائیه ضمن اشاره به وقایع اخیر، به تبیین و تشریح جهات مختلف یک کنش اعتراضی و مسائل جامعهشناختی مرتبط با آن پرداخت و در همین راستا بیان داشت: خطاب به همه جریانها، گروهها، جناحهای سیاسی، دستهجات و افرادی از عموم مردم که دارای ابهام، سوال، انتقاد و اعتراض هستند، اعلام میکنم آمادگی استماع نقطهنظرات و پیشنهادات و انتقادات آنها از طریق گفتوگو را دارم و قطعا چنانچه اشتباه و ضعفی از ناحیه ما وجود داشته باشد از نقطهنظرات ارائه شده در راستای رفع آنها استفاده میکنیم و هیج ابایی از اصلاح و رفع ضعف نداریم.
موضع قاضیالقضات در فضایی که تصور عمومی این بود که قوه قضائیه تنها به مجازات و اعمال مکافات خاطیان میاندیشد، نشان از روی دیگری از سکه مواجهه با فضای فعلی تحمیل شده به کشور داشت. «گفتوگو» احتمالا پیشنهادی بود که ضدانقلاب بیش از هر کس دیگری از آن فراری باشد.
* نارضایتی سلبی و فقدان ایده
جریان ضدانقلاب و برانداز در هفتههای گذشته ایجاد یک موج نارضایتی و افسوس عمومی را در دستور کار خود قرار داده است. آنها در تلاش بودهاند تا به بهانه مرگ دختری جوان فضای عمومی جامعه را به سمتی ببرند که در یک حزن جمعی قرار بگیرد و بعد از آن حزن به وجود آمده را مبدل به بستری برای جلو بردن پروژه سیاسی و خیابانی خود کنند. در این فضا باید ابتدا ماهیت این حزن جمعی بر محور چند موضوع شکل میگرفت:
1- نظام اسلامی مرتکب قتل یک دختر جوان شده است.
2- هیچ پاسخگویی و مواجهه مطلوبی در برابر این قتل از سوی حاکمیت صورت نگرفته است.
3- خونخواهی باید محور وحدت شود.
4- وحدت باید عینیت پیدا کرده و به خیابانها برسد.
این 4 محور به ترتیب و توالی ذکرشده در نزدیک به یک ماه گذشته از سوی ضدانقلاب پی گرفته شد. تلاش شبانهروزی رسانههای فارسیزبان خارج کشور و میدانداری برخی چهرههای ورزشی و هنری نیز در این راستا بوده است. با این حال پاشنه آشیل ضدانقلاب در این سناریو، «زمان» بود. گذر زمان و روشن شدن بیش از پیش ابعاد هر کدام از این موارد ضدانقلاب را با بحران اعتبار مواجه میکرد. گذشت چند روز و انتشار تصاویر مرحومه مهسا امینی و روشن شدن سابقه بیماری و جراحی وی تردیدهای جدی نسبت به قتل امینی وارد کرد. از سوی دیگر سران قوا در عالیترین سطح ممکن به مساله ورود کرده و فرض بیاعتنایی نسبت به ابهامات پرونده را برطرف کردند. پس از اینها و با آغاز فاز خیابانی نیز جامعه بخوبی شاهد این بود که آنچه از آن به عنوان یک حزن جمعی یاد میشد بیش از همه یک سناریوی سیاسی بوده تا جریانهای خارجنشین را به رهبران پیشرو در درگیریهای خیابانی تبدیل کند. در این میان شعارهای رکیک در برخی تجمعهای داخلی و انتشار تصاویر عریان در تجمعهای خارج از کشور دافعه عمومی نسبت به این حرکت را بیش از پیش کرد.
از سوی دیگر جریانی که خود را جلودار این اعتراضات نشان میداد نه تنها هیچ ایده قابل قبولی برای آینده اردوکشیهای خیابانی تصویر نمیکرد که حتی ابایی از نشستن در کنار تجزیهطلبان ندارد و چراغ سبزی برای گسترش ناامنی نیز در دست دارد. بر همین اساس برگ برنده جریان ضدانقلاب نه در ایدههایش که در توانایی بسط نارضایتی و گسترده کردن دامن آن نهفته بود. در چنین فضایی نفی گفتوگو و عطش خشونت تا جایی ادامه پیدا کرد که در برخی دانشگاههای کشور اساتیدی که دانشجویان را به گفتوگو دعوت میکردند از سوی آنها با توهینآمیزترین شکل ممکن طرد میشدند.
* زنجیره بیپایان تکفیر
در فقدان گزاره «ایجابی» باید «تب برچسبزنیهای سلبی» داغ میماند. این فضا از طرفی مانع برقراری گفتوگو و عیان شدن سطح استدلال طرف مدعی میشد و هم امکان هر گونه کنش مسالمتآمیز را نفی میکرد. به همین خاطر موج برچسبزنی و طرد سیاسی و اجتماعی دامن بسیاری از افرادی را گرفت که حتی هیچگونه نسبتی با حاکمیت نیز نداشتند. زنجیره بیپایان تکفیر در فضای عمومی به شکلی پیگیری میشد که در آن «با نبودن» مساوی «بر بودن» به حساب میآمد، یعنی هر کسی کمترین زاویهبندی با آشوب خیابانی، میدانداری ضدانقلاب، دخالت خارجی و... داشته باشد خود به خود بر مردم تعریف میشد.
فشار سنگین رسانهای علیه چهرههای مشهور در این فضا فهم میشود؛ فشاری که سعی میکند هر گونه امکان گفتوگو، تعامل مسالمتآمیز و... را از مردم و جریانهای سیاسی دریغ کند. به زبان سادهتر هر آنچه که وجه ایجابی و سازنده داشته باشد، از سوی ضدانقلابی که میداندار آشوبهای خیابانی شده بود طرد میشد.
در این مسیر اتفاقا هر آنچه که این آتش را تندتر بکند مورد پسند ضدانقلاب قرار میگیرد؛ آنچنان که در روزهای گذشته هر گاه فضای خیابانها به سمت آرامش نسبی حرکت کرده، رسانههای خارج از کشور پروژه کشتهسازی را با مصداقی جدید پی گرفتهاند.
* بیمرجعی یا بدمرجعی؟
«گفتوگو» به عنوان راهحلی مسالمتآمیز در مواجهه با بحرانهای بیرونی نیازمند مختصات و میدان خاص خود است اما در فضایی که گروههای مرجع با بحرانهای زیادی از جمله بیاعتباری اجتماعی و بلاموضوعی سیاسی مواجه شدهاند، باز شدن باب گفتوگو سخت و دشوار میشود. «وطنامروز» چندی پیش با نگاهی به وقایع اخیر و فضایی که متعاقب آن پیش آمده بود، در گزارشی با عنوان «جای خالی مراجع سیاسی» بر لزوم تقویت این مراجع برای مهار جو هیجانی ایجاد شده تاکید کرده و نوشته بود: «حداقل در نگاه اولیه آنچه در هفتههای اخیر مشهود بود قرار گرفتن جامعه در موقعیت بیمرجعی و لاجرم گرفتار شدن در دامان بدمرجعی بود. به بیان سادهتر جامعه ایران در سالهای گذشته به دلایل عدیده، بسیاری از مراجع سنتی خود را از دست داده است؛ مراجع سیاسی و اجتماعیای که هم موقعیت کنونی را برای مردم تحلیل میکردند و هم شرایط ایدهآل را تصویر؛ مراجعی که نقش واسطهگری در نزاعهای سیاسی و اجتماعی را نیز بر عهده داشتند. البته این مراجع لزوما مصلح نبودند و در بسیاری از مواقع خود پایهگذار نزاعهای سیاسی و اجتماعی میشدند. با این حال توانایی بسیجکنندگی آنها باعث میشد جامعه عمدتا به ثبات نسبی برسد. تجربیات تلخ جامعه ایران در سالهای اخیر و به موازاتش وجود یک میل خارجی برای بیاعتبار کردن مراجع سیاسی، جامعه را به نقطهای رساند که عمده چهرهها، گروهها و جریانات واجد نفوذ در جامعه ضعیف شوند. در این فضا اما به موازات بیمرجعی جامعه با گسترده شدن دایره نفوذ شبکههای اجتماعی و تسخیر حوزه عمومی، چهرههای مشهور به یکباره در جایگاه مراجع جدید اجتماعی و سیاسی ظهور میکردند تا این بار در کشاکش بیمرجعی، جامعه با بحران بدمرجعی روبهرو شود؛ مراجعی که صرفا نان شهرت خود را در حوزههای غیرتخصصی میخوردند و در این مسیر تبدیل به نیرویی تعیینکننده در شکل دادن به ادراک عمومی جامعه میشدند، البته بخشی از مراجع سیاسی کلاسیک نیز که دوره مرجعیت خود را رو به افول میدیدند عامدانه از این گذار حمایت میکردند. نقل قول مشهور سعید حجاریان مبنی بر اینکه «اصلاحات باید حرفش را از زبان سلبریتیها بزند» و در کنار آن تجربههایی همچون انتخابات ریاستجمهوری سال 96 نسل جدیدی از مراجع اجتماعی را رونمایی کرد. هر چند در این نوشتار به دنبال آن نیستیم که بدمرجعی فعلی را به مرجعیت سلبریتیها تقلیل دهیم اما میتوان آنها را نمونه کاملی از این مثال به حساب آورد؛ مرجعیتی برآمده از شهرت، فاقد چشمانداز و تحلیل و در نهایت منفعتطلب که در عمده موضعگیریهایش پیش و بیش از همه تاثیر موضع اتخاذ شده بر شهرت و منفعت خود را لحاظ میکند».
با این نگاه میتوان ضرورت ترمیم گروههای مرجعی که مقابل این خشونت و رفتار سلبی بایستند را امری قطعی به حساب آورد. گرفتار شدن جامعه در موقعیتی که ضمن بیمرجعی (و بیاعتبار شدن مراجع قدیمی) با بدمرجعی جدیدی مواجه شده است، هر گونه کنش عقلانی و مسالمیتآمیز و سازندهای را دشوار میکند.
ارسال به دوستان
48.5 درصد کل درآمدهای بودجه در ۵ ماه نخست امسال از محل مالیات تأمین شد
عبور از کسری بودجه با مالیات
اتکای دولت به درآمدهای پایدار مالیاتی یکی از کلیدیترین گامها برای توقف مارپیچ کسری بودجه و تورم و مقابله با سفتهبازی و تقویت تولید است
گروه اقتصادی: کسری بودجه و اتکا به درآمدهای نفتی 2 معضل تاریخی اقتصاد ایران بوده و هست. همواره کارشناسان اقتصاد، سیاستگذاران را به حرکت به سمت درآمدهای پایدار مانند مالیات توصیه میکنند. بررسیها نشان میدهد در نیمه اول سال 1401 با اقدامات انجام شده توسط دولت سیزدهم نیمی از درآمدهای بودجه معطوف به مالیات بوده که اتفاقی بینظیر برای اقتصاد کشورمان است. با تداوم این روند میتوان امیدوار بود در آیندهای نهچندان دور اقتصاد کشورمان بینیاز از درآمدهای نفتی شود.
به گزارش «وطنامروز»، در اقتصاد از مالیات به عنوان پاکترین درآمد دولت یاد میشود، چرا که درآمد مالیاتی نهتنها درآمدی پایدار برای دولت محسوب میشود، بلکه برخی از انواع مالیات خاصیت بازتوزیعی دارد؛ در صورت وجود نظام مالیاتی کارآمد و منسجم، نقدینگی موجود در جامعه به سمت سفتهبازی و فعالیتهای غیرمولد نمیرود و تولید تقویت خواهد شد.
به میزانی که سیاستگذار مالی قادر به افزایش سهم مالیات در درآمدهای بودجهای دولت باشد، شاهد حرکت دولت در راستای عدالت اقتصادی خواهیم بود. همچنین فارغ از ویژگی بازتوزیعی مالیات که اشاره شد، نظام مالیاتی قدرتمند و پویا سد محکمی برای توقف مارپیچ معیوب کسری بودجه و تورم است. با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه، دولت به درآمدهای پایداری اتکا خواهد کرد که در وهله نخست از کسری بودجه جلوگیری کرده و از منظر دیگر دولت از خرج کردن درآمدهای نفتی که ناپایدار است و موجب بیماری هلندی میشود خودداری میکند.
یکی از اصلیترین نارساییهای اقتصاد ایران نیز نظام مالیاتی است؛ نظام مالیاتیای که در راستای برقراری انضباط مالی، ایجاد درآمد پایدار برای دولت و جهتدهی به فعالیتهای اقتصادی با چالشهای جدی مواجه است. البته بررسی نسبت درآمدهای مالیاتی به کل بودجه در سالهای اخیر که یکی از شاخصهای پرکاربرد برای ارزیابی اهتمام دولت در اخذ مالیات است نشان از روند رو به رشد این شاخص دارد. این نسبت در ابتدای دهه 90 در کانال 31 درصد بود و در طول دهه 90 رشد 5 درصدی را تجربه کرد. البته در بودجه تدوین شده در سال انتهایی دولت روحانی، این عدد به رقم 25 درصد کاهش مییابد اما دولت سیزدهم در نخستین بودجه تدوین شده خود با توجه ویژه به درآمدهای پایدار مالیاتی و سقف عدد نسبت مالیات به بودجه را به ثبت میرساند و این مقدار در بودجه 1401 به 40 درصد میرسد.
به گزارش «وطنامروز»، مهمترین راهحل برای افزایش درآمدهای پایدار در بودجه، زمینهسازی برای افزایش درآمدهای مالیاتی است. سادهترین راه برای افزایش درآمدهای مالیاتی- بدون فشار به گروههای خوشحساب که مالیات خودشان را منظم پرداخت میکنند- کاهش شکاف مالیاتی است. تجربیات جهانی نشان میدهد وضع مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی (PIT) نقش مهمی در افزایش درآمدهای مالیاتی دارد. اوایل قرن بیستم سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعهیافته حدود ۱۰ درصد بود اما اواخر قرن بیستم در بیشتر کشورهای توسعهیافته این عدد به ۴۰ درصد رسید. بررسی تجربه این کشورها نشان میدهد این اقدام تنها با استقرار کامل نظام مالیات بر مجموع درآمد محقق شده است. اجرای دقیق پایههای مالیاتی مانند مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر مجموع درآمد با افزایش درآمدهای مالیاتی و کاهش شکاف مالیاتی، میتواند گامی مهم در اصلاح عدالتمحور نظام مالیاتی باشد.
* درآمد 231 هزار میلیارد تومانی مالیاتی در 1401
درآمدهای مالیاتی کشور در نیمه اول امسال به ۲۳۱ هزار میلیارد تومان رسیده که معادل ۷۱ درصد کل درآمد مالیاتی محقق شده سال ۱۴۰۰ است. در نیمه اول امسال ۲۳۱ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی محقق شده است. این مهم در حالی رخ داده که امسال با تصمیم دولت سیزدهم و مصوبه مجلس، مالیات بخش تولید ۵ درصد نسبت به سالهای قبل کاهش یافته است. به تور انداختن فراریان مالیاتی و مقابله با کماظهاری مالیاتی برخی مؤدیان، دلیل اصلی افزایش درآمد مالیاتی دولت در سال جاری بوده است. در کل سال ۱۴۰۰ مجموع درآمد مالیاتی محقق شده کشور ۳۲۵ هزار میلیارد تومان و در سال ۱۳۹۹ حدود ۲۰۷ هزار میلیارد تومان بود. بدین ترتیب در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تحقق درآمدهای مالیاتی معادل ۷۱ درصد کل درآمد مالیاتی سال گذشته و بیش از کل درآمد مالیاتی سال ۱۳۹۹ بوده است.
در دولت روحانی به جای به تور انداختن فراریان مالیاتی و افزایش درآمدهای مالیاتی، کسری بودجه از شیوههای تورمزا و خسارتبار همچون استقراض از بانک مرکزی، بانکها و صندوق توسعه ملی، فروش بیرویه اوراق بدهی و افزایش شبانه قیمت بنزین جبران میشد که آثار تورمی شدیدی به جا گذاشت. بدین ترتیب، اقشار کارمند و کارگر که با حقوق ماهانه خود مالیات پرداخت میکردند مجبور بودند تورم ناشی از مماشات دولت روحانی با فراریان مالیاتی را نیز تحمل کنند.
* افزایش سهم مالیات در بودجه امسال به ۴۹ درصد
رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور اعلام کرد: با اجرای مجموعه اقدامات، طرحها و رویکردهای تحولی نظام مالیاتی جهت تحقق رویکرد رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی، امسال سهم مالیات در بودجه دولت به حدود ۴۹ درصد افزایش یافت. داوود منظور با بیان اینکه این میزان مالیات وصولی در تاریخ نظام مالیاتی کشور بیسابقه بوده است، اظهار داشت: با رویکرد تحولآفرینی نظام مالیاتی و اجرای برنامههایی از قبیل هوشمندسازی، مبارزه با فرار مالیاتی و پیگیری معوقات مالیاتی، اجرای تبصره ماده ۱۰۰ و همچنین اهتمام بیدریغ کارکنان نظام مالیاتی و با رعایت تکریم مودیمداری و حرکت در مسیر عدالت مالیاتی، این امر محقق شده است. وی با اشاره به اینکه دولت در ۵ ماه اول سال جاری در مجموع حدود ۴۱۲ هزار میلیارد تومان درآمد داشته که از این میزان بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از محل مالیات بهدستآمده و رشد ۷۳ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل را نشان میدهد، تصریح کرد: در واقع طبق این ارقام، ۴۸.۵ درصد از کل درآمدهای دولت در ۵ ماه اول امسال مالیات بوده که رکوردی بینظیر در تاریخ بودجهریزی کشور و عملکرد سازمان امور مالیاتی است.
رئیس سازمان مالیاتی گفت: نکته ارزشمند در این رابطه، بر اساس رویکرد عدالت مالیاتی تمرکز دریافت مالیات بر اصناف با درآمدهای بالا و کاهش فشار و بعضا بخشش مالیات اصناف کمدرآمد بوده است به طوری که از حدود 4 میلیون و 400 هزار مودی که اظهارنامه دادهاند، تقریبا ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار اظهارنامه مالیات صفر و یک میلیون و یکصد هزار اظهارنامه مالیات زیر 5 میلیون تومان و در مقابل ۵ درصد مؤدیان که جزو اصناف پردرآمد نظیر پزشکان، دندانپزشکان، طلافروشان، نمایشگاهداران اتومبیل و... هستند، حدود ۵۰درصد مالیات مشاغل را پرداخت میکنند. این حرکت به معنی عدالت مالیاتی و عدم اخذ مالیات از کمدرآمدها و دریافت مالیات منصفانه از پردرآمدهاست. معاون وزیر اقتصاد رویکرد دیگر نظام مالیاتی را حرکت به سمت هوشمندسازی مالیاتی و چرخش از ممیزمحوری به دادهمحوری و رسیدگی مبتنی بر اطلاعات واقعی و شفاف دانست و بیان کرد: امسال در بحث مالیات اصناف ۳ میلیون واحد صنفی که مالیات خود را به شکل مالیات مقطوع یا توافقی قطعی کردند، یک بار هم به ادارات مالیاتی مراجعه نکردند؛ بلکه از طریق سامانه و تنها در ۵ دقیقه مالیاتشان را تعیین و تقسیط کردند که پرونده غالب این مؤدیان، بدون رسیدگی و بر اساس مالیات مقطوع مورد پذیرش آنها قطعی خواهد شد.
وی افزود: در بحث مالیات نقل و انتقال خودرو نیز امسال با همکاری پلیس راهور این امکان فراهم شد کسی که برای تعویض پلاک مراجعه میکند، در همان درگاه پرداخت پلیس راهور، مالیات خود را در لحظه و بدون مراجعه به دستگاه مالیاتی پرداخت کند. این اقدامات و اقدامات دیگری که دولت در دست اجرا دارد، وابستگی کشور به درآمدهای نفت را بهمرور کاهش و مصرف درآمدهای نفتی را به زیرساختها هدایت خواهد کرد. منظور، یکی دیگر از عوامل موفقیت سازمان امور مالیاتی در افزایش درآمدهای مالیاتی را تمرکز بر شناسایی مؤدیان جدید و مبارزه با فرار مالیاتی مطرح کرد و گفت: با مجموعه اقدامات صورتگرفته، بخش قابل توجهی از فراریان مالیاتی شناسایی شدند. به طور مثال، ۲ هزار و ۵۰۰ بدهکار مالیاتی ممنوعالخروج شدند که این امر منجر به واریز یکهزار و ۲۰۰ میلیارد تومان مالیات شد. رئیس کل سازمان امور مالیاتی ساماندهی کارتخوانها را یکی دیگر از عوامل این موفقیت بیان کرد و افزود: سازمان امور مالیاتی با مشارکت بانک مرکزی از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تا پایان مردادماه امسال کارتخوانها را ساماندهی کرد و ادامه داد: با این اقدام حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر سال گذشته و بیش از ۸۰۰ هزار نفر هم از ابتدای سال جاری تا پایان مردادماه به تعداد مؤدیان مالیاتی کشور افزوده شدند که نتیجه این شناساییها منجر به افزایش وصول مالیات طبق قانون شده است. وی گفت: همچنین تا پایان تیرماه امسال، تعداد اظهارنامههای ارائه شده صاحبان مشاغل از حدود ۳ میلیون اظهارنامه در سال ۱۴۰۰، به حدود 4.5 میلیون اظهارنامه رسید که رشد بیش از ۵۰ درصدی را در تعداد اظهارنامههای ارائه شده نشان میدهد و از طرف دیگر، میزان مالیات ابرازی مؤدیان مالیاتی صاحبان مشاغل در تیرماه امسال ۲۰۰ درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است. منظور خاطرنشان کرد: این رشد قابلتوجه درآمدهای مالیاتی در شرایطی است که شناسایی مؤدیان جدید با جدیت در دستور کار قرار دارد و تفکیک حسابهای شخصی از حسابهای تجاری هنوز عملیاتی نشده است. از طرف دیگر سامانه مؤدیان که بستر اصلی اجرای قانون پایانههای فروشگاهی است از مهرماه با فراخوان به صورت رسمی آغاز به کار میکند.
ارسال به دوستان
کار دست بچهها نیست! درگیری نمایشی و آتش زدن زندان اوین در روزی که تهران به فراخوان آشوبگران نه گفت نشان داد یک طراحی امنیتی خارجی در پشت صحنه حوادث اخیر وجود دارد
اوین؛ خط خرابکاری سرویسها
گروه سیاسی: جریان ضدانقلاب که این روزها به خاطر عدم همراهی مردم، دچار استیصال شده، به تکرار سناریوی شکست خورده گروهک تروریست منافقین رو آورد. ساعات پایانی شنبه هفته جاری بود که رسانهها از بروز حادثهای در زندان اوین خبر دادند، هرچند ساعاتی قبل از آن، برخی اکانتهای توئیتری وابسته به جریان ضدانقلاب درباره احتمال وقوع اتفاقی در اوین اظهارنظر میکردند! به گزارش «وطنامروز»، بنا به گزارش پایگاه رسانهای قوه قضائیه، در پی درگیری بین تعدادی از زندانیان محکومیتهای مالی و سرقت، یک کارگاه کارآفرینی زندان دچار حریق میشود. بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه خیاطی بند زندانیان محکومیتهای مالی و سرقت، انتظامات زندان برای کنترل درگیری وارد عمل میشوند و ایستگاه آتشنشانی مستقر در زندان نیز بلافاصله عملیات اطفای حریق را آغاز میکند که در نهایت آتش خاموش میشود. بر اساس این گزارش درگیری بین زندانیان نیز با ورود انتظامات زندان تحت کنترل درآمد. در جریان این اتفاق تعدادی از زندانیان جرائم خشن و خطرناک قصد فرار از زندان را داشتند که با توجه به تمهیدات حفاظتی اتخاذ شده موفق به فرار نشدند. طبق اطلاعات منتشره از سوی ارگان رسانهای دستگاه قضا، ۴ نفر از زندانیان بر اثر استنشاق دود ناشی از آتشسوزیها فوت کرده و ۶۱ زندانی نیز مجروح شدهاند. همه زندانیهای فوت شده جزو محکومان ناشی از سرقت بودند که در زندان اوین دوران محکومیت خود را طی میکردند. در گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه آمده است اکثر زندانیهای مجروح به صورت سرپایی مداوا شدند و تنها ۱۰ نفر از آنان در مراکز درمانی بستری هستند که حال ۴ نفر وخیم گزارش شده است. در این گزارش تاکید شده پس از ورود بموقع دادستان تهران و رئیس سازمان زندانها به محل زندان اوین، با همکاری مسؤولان زندان، نیروهای انتظامی، آتشنشانی و اورژانس بیش از ۷۰ زندانی که در معرض خطر آسیبدیدگی بودند نجات پیدا کردند.
با بروز این حادثه، رسانههای فارسیزبان خارجنشین از جمله بیبیسی فارسی و سعودی اینترنشنال، به رسم همیشه به تولید اخبار دروغ و تحریک مردم ایران پرداختند. به طور مثال این رسانهها مدعی شدند نیروهای انتظامی زندان زندانیها را هدف تیراندازی قرار داده و در این بین تعدادی از زندانیها نیز کشته شدهاند. شبکههای فعال جریان ضدایرانی در فضای مجازی نیز در فراخوانهایی هماهنگ سعی داشتند مردم را به زندان اوین سرازیر کنند که البته در این امر ناکام ماندند. جریان آشوب با ادعای اینکه جان زندانیها بویژه اغتشاشگرانی که در چند وقت اخیر از سوی نیروهای انتظامی و امنیتی بازداشت شدهاند، در خطر است، گفتند مردم باید برای نجات جان آنها به سمت زندان اوین بروند.
* نقش جریان آشوب در اتفاق اخیر زندان اوین چیست؟
آشوبها و اغتشاشات معاندان و اوباش که به بهانه فوت مهسا امینی آغاز شده بود، تقریبا به پایان راه رسیده و نفسهای آخر خود را میکشد. از همین رو جریان ضدایرانی نیز که دچار درماندگی شده، به دنبال راهی است که به پیکر بیجان آشوب تنفس مصنوعی بدهد. این جریان پس از آنکه نتوانست با تکرار پروژه نخنمای کشتهسازی، اذهان عمومی را با خود همراه کرده و به رغم فراخوانهای گسترده برای ایجاد ناامنی، با پاسخ منفی مردم روبهرو شد، برای ادامهدار شدن آشوبهای پایان یافته اخیر پروژه جدید اما شکستخوردهای را کلید زد. در حالی که چند روزی میشود بساط آشوب و اغتشاش از سطح خیابانها برچیده شده، جریان ضدانقلاب با کلید زدن پروژه آشوب در زندان اوین که با همراهی تعدادی از زندانیان این زندان انجام شد، نشان داد با تمام توان به دنبال ادامه پیدا کردن ناامنی و اغتشاش در کشور است. البته این پروژه که در همان ساعات ابتدایی وقوع حادثه شکست خورد، در گذشته نیز با شکست مواجه شده بود. شورش و اغتشاش در زندان، الگوی قدیمی سازمان تروریست منافقین است که تابستان سال 67 عملی و البته با شکستی سخت و تاریخی همراه شد. مرداد 67 اعضای سازمان منافقین که در زندانها به سر میبردند، همزمان با تعرض این سازمان به مرزهای کشورمان که با حمایت رژیم بعث همراه بود، سعی داشتند با برپایی شورش و آشوب سراسری و فرار از زندان، به نیروهای متجاوز ملحق شوند که شکست خوردند.
ارسال به دوستان
انتشار صحبتهای اساتید دانشگاه تهران در نشست هماندیشی هفته گذشته درباره حوادث اخیر
میز گفتوگو در دانشگاه
گروه سیاسی: هفته گذشته جمعی از اساتید دانشگاه تهران در نشست مشترک، به بررسی حوادث و ناآرامیهای اخیر پرداختند. نشست «خانه گفتوگوی دانشگاه تهران» با حضور 90 استاد دانشگاه تهران در تالار شهید سلیمانی این دانشگاه برگزار شد. سیدمحمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران در این نشست که به مدت 4 ساعت به طول انجامید، دستور کار این نشست را بررسی و پاسخ به این ۲ سوال عنوان کرد: «آیا واقعا دانشگاه تهران در جریانسازی و جهتدهی جامعه در راستای آنچه مصلحت کشور، نظام و دانشگاه است دارای مرجعیت است؟ اگر پاسخ به این سوال خیر است یا مرجعیت دانشگاه در حد مطلوب ما نیست، چه کار باید کنیم تا دانشگاه تهران این مرجعیت را پیدا کند؟» رئیس دانشگاه تهران با اشاره به ناآرامیها و تجمعهای اخیر در دانشگاه تهران، بیان کرد: فرض اصلی و اساسی ما این است که دانشگاه تهران جای بحث و نقد و نظر است و رهبر عزیزمان نیز این افق روشن را برای ما ایجاد کردهاند که دانشگاه اگر جای نقد نباشد، کارایی لازم را نخواهد داشت. شورای عالی انقلاب فرهنگی زیرساختهای قانونی خوبی را برای نقد در محیط علمی فراهم کرده است؛ هم کرسیهای آزاداندیشی و هم مشوقهایی که برای این حوزه فراهم شده است.
رئیسجمهوری هم در صحبتهای اخیر خود به این امر اشاره داشته و تاکید میکند وزرا همواره پاسخگو باشند. وی با اشاره به شعارهای بعضا نامتعارف و تند که از سوی افراد انگشتشماری در تجمعات روزهای اخیر دانشگاه تهران سر داده شده است، تصریح کرد: برخی اصلا حاضر نیستند در فضاهای قانونی و با مدارا به اعلام نقد و بیان اعتراض خود بپردازند و گاهی فضا را تند و هیجانی میکنند. البته تلاشمان این است که با ابزارهای انضباطی داخل دانشگاه به برخورد با این دانشجویان بپردازیم و از دخالتهای بیرونی جلوگیری کنیم اما در جریان ناآرامیها تعدادی از دانشجویان در خیابانهای اطراف دانشگاه یا در اغتشاشات خیابانی دستگیر شدند.
* هر مسألهای که به وجود میآید، در کنارش ایرانهراسی هم به وجود میآید
حجتالاسلام والمسلمین سیدسعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در این نشست با اشاره به ناآرامیهای اخیر در کشور، اظهار کرد: راجع به ایران یک بزرگنمایی وجود دارد. هر مسألهای که به وجود میآید، در کنارش ایرانهراسی، اسلامهراسی، شیعههراسی، دولتهراسی و انقلابیهراسی به وجود میآید و این دیگرسازی که از داخل هراس به وجود میآید یک دفعه شکل میگیرد. در یک فضاهایی آنقدر نقاط کور راجع به ایران وجود دارد که وقتی چند متغیر واقعی راجع به ایران اعم از میزان مشارکت زنان، تعداد دانشجویان و میزان رشد علمی را برمیشماری، تعجب میکنند. وی افزود: بازنماییای که از مساله حجاب در عرصه رسانهای غرب صورت گرفت «حجاب اجباری» بود. «حجاب اجباری» یک مغالطه است. حجاب از تکالیف الهی و یک وظیفه شرعی است که یک مسلمان مقید به انجام آن است. نماز هم یک واجب الهی است که هر مسلمانی که به تکلیف اسلامی و الهی تن میدهد باید آن را به جا آورد. حجاب یک ضرورت اجتماعی است. 90 درصد آنچه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب کرده مربوط به تقویت حوزه شناخت نسل جوان و تقویت مهارتهای فکری نسل جوان است. وی ادامه داد: آنچه به بهانه فوت خانم امینی در ایران صورت گرفت یک جنگ رسانهای بود و یک مهندسی بعد از ماجرای فوت خانم مهسا امینی صورت گرفته که صدایش از درون بیبیسی و سعودی اینترنشنال و منافقین و کومله و چپهای تند دنیا بیرون آمد. البته در کنار این ماجرا، احساسات و ادراکات جوان ما درگیر شده و این را نباید به هیچ وجه نادیده بگیریم اما تنها جایی که میتواند موضوع را حل کند و راهحل ارائه دهد، دانشگاه است.
* افروز: باید ریشههای موضوع خیزشهای اعتراضی را بررسی کنیم
غلامعلی افروز، استاد دانشکده روانشناسی و رئیس اسبق دانشگاه تهران نیز در این نشست با تاکید بر اینکه دانشگاه باید برای بررسی ریشهای و ارائه راهحلهای اساسی درباره مواجهه با اعتراضات اجتماعی، محور شود، عنوان کرد: مباحث باید به ۲ قسمت تقسیم شود؛ یکی بررسی ریشهای پدیداری خیزشهای اعتراضی، هنجارشکنی و آشوبگری و ارائه راهحلهای اساسی برای حل آن. باید ریشههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و روانشناختی موضوع خیزشهای اعتراضی را بررسی کنیم و ببینیم هنجارشکنان و آشوبگران چه کسانی هستند و بگوییم حالا چه باید کرد و راهحلهای اساسی ارائه کنیم. افروز چند پیشنهاد ارائه کرد و گفت: اول اینکه ما دانشگاهیان دیداری از جوانان آسیبدیده در موقعیتهای آسیبزا و خانوادههایشان داشته باشیم و با آنها گفتوگو کنیم. دوم تلاش برای آزادی سریع معترضان بازداشت شده را در دستور کار قرار دهیم، البته معترضانی که تخریب نکردهاند، آدم نکشتهاند و بانک به آتش نکشیدهاند، هر چند با برانگیختگی هیجانی شعارهای هنجارشکنانه و توهینآمیز هم داده باشند.
* ظریف: اینکه دانشجو بتواند حرفش را بزند نقطه قوت ما محسوب میشود
محمدجواد ظریف، عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با بیان اینکه «در طول 43 سال گذشته، مردم بزرگترین عامل امنیت و استقرار و ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران بودهاند»، گفت: گفتمان عزت که گفتمان مقام معظم رهبری است، در کنار حضور مردم، بزرگترین عامل بازدارنده برای جمهوری اسلامی بوده و در آینده هم خواهد بود. اینکه ما از یک طرف زیر بار زور نمیرویم و اینکه مردمی داریم که در برابر حرف نادرست مقاومت میکنند، بزرگترین عامل بازدارنده است. وی با سپاسگزاری از رئیس دانشگاه تهران به خاطر پیگیری و تلاش برای آزاد شدن دانشجویانی که در ناآرامیهای اخیر بازداشت شده بودند، خاطرنشان کرد: در دنیایی که ارتباطات جهانی شده، روایتهای جهانی هستند که ذهنها را میسازند و سیاستها را شکل میدهند. تصویری که از دانشجوی زندانی در دنیا ایجاد میشود این است که در قشر روشنفکر دانشگاهی ایران یک تعارض اساسی وجود دارد اما اینکه دانشجو بتواند حرفش را بزند نقطه قوت ما محسوب میشود.
* فرجیدانا: دانشگاه باید محل گفتوگو باشد
رضا فرجیدانا، استاد دانشکده فنی و رئیس اسبق دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: هر اقدامی در این مقطع زمانی انجام دهیم تا بتوانیم دانشگاه را در موقعیتی که باید در جامعه نقشآفرین باشد قرار دهیم، اقدام کاملا درستی است. دانشگاه میراث گذشتگان برای ما نیست، بلکه امانت آیندگان نزد ما است و باید سالهای سال نقشآفرین در عرصه اجتماع باشد. فرجیدانا با بیان اینکه دانشگاه باید محل گفتوگو باشد، تاکید کرد: تنوع فکری را به رسمیت بشناسیم و گفتوگو بین دانشجویان و گفتوگو بین استادان و گفتوگوی بیننسلی (بین دانشجو و استاد) رایج شود تا ضمن اینکه این شکاف بیننسلی پر شود، دامن آموزش و پژوهش نیز از سیاست جدا شود تا دیگر با این پدیده مواجه نشویم که برخی در اعتراض به یک موضوع اجتماعی بیایند و تعطیلی کلاسها را مطالبه کنند.
* نیلی: کاری کنیم که همه گروههای دانشجویی براحتی میتینگ برگزار کنند
محمود نیلیاحمدآبادی، رئیس سابق دانشگاه تهران که با 7 سال ریاست رکورددار عمر مدیریتی در دانشگاه تهران شناخته میشود نیز با تاکید بر به رسمیت شناختن تنوع و تکثر در جریان دانشجویی، بیان کرد: کاری کنیم تا علاوه بر گروههای فرهنگی، هنری و سیاسی موجود، گروههای دیگر هم نمایندگی داشته باشند و براحتی اتاق بگیرند و میتینگ برگزار کنند. نیلی از تبعیض و رانت و دیده نشدن به عنوان چالشهای اصلی جامعه نام برد و گفت: جامعه بویژه جامعه جوان برخوردار نیست و دیده نمیشود. دانشگاه تهران بیاید قوانینی که رانت و تبعیض ایجاد کرده و دستورالعملها و آییننامههایی که مبنای رانت و تبعیض شده است را ملغی کند.
* طیبنیا: انتظار حوادث اخیر را داشتیم
علی طیبنیا، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نیز در این جلسه عنوان کرد: «انتظاری که از این جلسه و از دانشگاه تهران میرود این است که دنبال ریشهیابی حوادث اخیر باشد. باید بپرسیم چرا در مقاطع مختلف با آشوب و شورش مواجه میشویم. ما با انباشتی از مشکلات در حوزههای اجتماعی و اقتصادی مواجه هستیم که هر زمان به شکلی خود را نشان میدهد؛ یک روز با افزایش قیمت بنزین، یک روز با حذف یارانهها و یک روز به بهانه فوت خانم مهسا امینی خود را نشان میدهد. این یک بهانه است و ما از قبل انتظار داشتیم در تداوم تحرکات قبلی، چنین حادثهای اتفاق بیفتد».
* جنیدی: دانشجویان حتی یک شب هم در بازداشت نمانند
لعیا جنیدی، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز از رئیس دانشگاه تهران درخواست کرد از هر اختیاری که دارید استفاده کنید تا دانشجویان حتی یک شب هم در بازداشت نمانند و بعدا هم بتوانند برائت بگیرند. درج بازداشت در سابقه آنها جز اینکه منجر به جامعهستیزی شود دستاورد دیگری نخواهد داشت. بدتر از ناامیدی، بیتعلقی است؛ یک شهروند باید یک تعلقی به جامعه داشته باشد تا در ستیز با جامعه قرار نگیرد.
* مطهری: باید بر پوشش اسلامی در دانشگاهها و ادارات تأکید داشته باشیم
علی مطهری، استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران با اشاره به ناآرامیهای اخیر، گفت: به نظر میرسد از خشونت با افرادی که فقط شعار میدهند باید پرهیز شود و اصرار نداشته باشیم که این داستان زودتر تمام شود. اما آن کسی که میخواهد تخریب کند و آتش بزند باید مورد برخورد قرار گیرد. دعوت به گفتوگو داشته باشیم. به همین خانمی که روسریاش را برداشته است فرصت دهیم که بیاید حرفش را بزند. ما هم منطق داریم و نمیترسیم. مطهری با بیان اینکه «عدهای از افرادی که شعار آزادی میدهند دنبال برداشتن حجاب هستند»، تاکید کرد: ما باید بر پوشش اسلامی در دانشگاهها و ادارات تاکید داشته باشیم و نباید کوتاه بیاییم. وی افزود: عدهای دنبال تغییر رژیم هستند. تا آنجایی که شعار میدهند نباید خیلی به آنها کاری داشته باشیم ولی آنجا که به اقدام عملی دست بزنند باید مورد برخورد قرار گیرند.
* دفاع محکم امینزاده از رعایت حجاب در دانشگاه
الهام امینزاده، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز با تاکید بر حفظ کرامت و احترام همیشگی مردم، یادآور شد: با عدم آرامش و عدم امنیت، نه اقتصاد و نه حقوق اجتماعی و نه حقوق بشر محلی از اعراب نخواهد داشت. امینزاده با اشاره به ضرورت ایجاد بستر مناسب برای آزادی عقیده و بیان، تصریح کرد: البته از بعد حقوقی عرض میکنم که در حوزه قانون که نفع جمعی است، سیطره با قانون است، چون نفع عمومی است. عضو هیات علمی دانشگاه تهران ضمن انتقاد از سهلانگاری برخی دانشجویان در رعایت پوشش متناسب با شأن آکادمی، گفت: احترام محیط مقدس دانشگاه باید حفظ شود.
* تحلیل ابراهیم متقی از ناآرامیهای اخیر
ابراهیم متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در تحلیل نقش شبکههای اجتماعی و مخالفان جمهوری اسلامی در شکلگیری ناآرامیهای اخیر، گفت: برخی در فضای بینالمللی میخواهند از جمهوری اسلامی ایران انتقام بگیرند. 5 سال پیش محمد بنسلمان این بحث را داشت که ما بحران را به داخل ایران میکشانیم. امروز موج پولهای محمد بنسلمان، ناآرامی را داخل ایران کشانده است. این بحران از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به داخل کشیده شده است. معادله قدرت در روایت جدیدی که تلاش میکنند بسازند، میخواهد جمهوری اسلامی را در یک فضای تغییرات ژئوپلیتیک جدید قرار دهد و میخواهد گسترش قدرت را با موجهای معکوس به مبدأ برگرداند. استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: بر اساس گفتوگوهایی که در ۲ سال گذشته با مراجع مسؤول داشتهام، بحث اصلی این بوده که خشونت بینفردی در خانواده، جامعه، قبیله، استادیوم و... در حال افزایش است. وقتی این خشونت شکل میگیرد، پیامدهای خاص خود را به وجود میآورد. متقی از نادیدهانگاری جوانان و تغییر نسل به عنوان عامل دیگر ناآرامیهای اخیر نام برد و با انتقاد از امنیتی و انتظامی کردن موجهای اجتماعی، اظهار داشت: یک نوع شیفت ارزشی در فضای کنش دانشجویی وجود دارد. در سالهای گذشته فقط یک اتاق دانشجویی داشتیم، اجازه دهیم انرژیها آزاد شود و اتاقهای دانشجویی متنوعی داشته باشیم. بیشترین اعتراضات ثبتشده در اروپا است و بیشترین امنیت اجتماعی هم در اروپا وجود دارد. بپذیریم که باید یک فضای نهادسازی شکل دهیم.
* کولایی: فضای گفتوگو در دانشگاه فراهم شود
الهه کولایی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با طرح مطالبه آزادی دانشجویان بازداشتشده، تاکید کرد: فضای گفتوگو و طرح دیدگاههای متفاوت و متعارض در نهادهای دانشجویی دانشگاه فراهم شود. در دانشگاه تهران نهادهای دانشجویی که مجال را برای گفتوگو فراهم کنند، فعال شوند تا دیدگاههای متفاوت و انتقادها و همه مباحثی که باید در فرآیند گفت و شنود در جامعه طرح شود، در عرصه عمومی قرار گیرد و برای آنها چارهاندیشی شود. اجازه دهیم فضای گفتوگو و طرح دیدگاههای مختلف در دانشگاه فراهم شود.
* فرهمندپور: قانونمداری راهکار حل مشکلات است
فهیمه فرهمندپور، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز «قانونمداری» را راهکار حل مشکلات دانست و گفت: 12 سال پیش این مساله مطرح شد که برای حجاب دانشجویان چه باید کرد. گفتم دانشگاه قانون دارد و کار قانون این است که افراد را ملزم کند کارشان را درست انجام دهند و کمک کند حقشان را نیز دریافت کنند. در دانشگاه چند دسته قانون وجود دارد؛ قانون آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و انضباطی که به همه آنها باید پرداخته شود.
* حدادعادل: اتفاق این روزها از هر جهت اسباب تأسف است
غلامعلی حدادعادل، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران نیز در این نشست اظهار داشت: «اتفاقی که این روزها در کشور افتاده از هر جهت اسباب تأسف است. بنده حتی برای آن جوانهایی که میآیند و شعارهای هنجارشکن میدهند و تخریب میکنند و دستگیر و زندانی میشوند هم غصه میخورم؛ نه فقط غصه آن پلیسی را میخورم که آن آقا رفته گلویش را ببرد، نه فقط غصه آن پلیسی را میخورم که رویش بنزین ریخته و آتش زدند و آن جوان دیگری که در موکب مشهد ایستاده بود و خنجر در قلبش فرو کردند و کشتند. هم غصه آنها را میخورم و هم غصه اینهایی که شعار علیه اینها میدهند، چون اینها هم بچههای همین کشور هستند». وی در ادامه بیان داشت: «این انقلاب به برکت مردم به پیروزی رسیده و پیروزیاش را به برکت مردم حفظ کرده است. آمریکا و انگلیس میخواهند به هر ترتیبی مردم را از این انقلاب جدا کنند. جرم بزرگی که مردم ایران مرتکب شدهاند، استقلالطلبی است». وی ادامه داد: «در دنیایی که رئیسجمهور آمریکا کشوری مثل عربستان را گاوشیرده معرفی میکند و به هیچ کسی در آن کشور هم برنمیخورد، حالا یک کشور اسلامی بزرگ با چند هزار سال سابقه فرهنگی و تمدنی و با این موقعیت جغرافیایی و سیاسی حساس در منطقه با داشتن نفت و با اعتقاد دینی مردم و تشیعی که همواره مبارز بوده است، آمده انقلاب کرده و استقلال به دست آورده است. این جرم بزرگی است که از نظر آنان تاوان سنگینی دارد و از همان هفته اول بعد از انقلاب اسلامی شروع به تاوان دادن کردیم». حدادعادل در بخش دیگری از صحبتهایش با انتقاد از دوقطبیسازیها در جامعه اظهار کرد: «متاسفانه جامعه ما به سرعت به سمت دوقطبی شدن پیش میرود و این در حالی است که در جامعه با طیفی از سلیقهها روبهرو هستیم که در عین حال که باید این طیف را به سمت معنویت و اسلامیت سوق دهیم ولی نباید واقعیتش را انکار کنیم».
ارسال به دوستان
کار دست بچهها نیست!
مرتضی فرزاد اصل: ماجرای شنبهشب زندان اوین آخرین پردهها درباره ماهیت پشتپرده اتفاقات اخیر در کشور را کنار زد. حالا با اتفاقی که در اوین افتاد، همه فهمیدهاند ناآرامیهای چند هفته اخیر یک خشم طبیعی ناشی از اعتراض بخشی از جامعه به مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نبوده و نیست. ماجرا یک طراحی دقیق امنیتی است.
از برنامهریزی تجمعات، زمانبندی و توزیع تجمعات در نقاط مختلف کشور و تهران تا مدیریت لحظهای لیدرهای آشوب برای تحریک و تهییج بخشی از اجتماعکنندگان و ایجاد التهاب و سرانجام ایجاد آشوب و بلوا و تخریب و آتش زدن و حمله به مدافعان امنیت همه اقداماتی است که نشانی مدیریت هدفمند ناآرامیها و وجود دستهای امنیتی پشتپرده را نشان میدهد.
ماجرای شنبهشب ۲۳ مهرماه به گونهای رخ داد که دیگر کمتر انسان منصفی پیدا میشود منکر ماهیت ضد امنیتی این ناآرامیها در کشور شود. در روزی که با وجود فراخوانهای متعدد ضد انقلاب و شبکههای لندنی، خیابانهای ایران و تهران شلوغ نشد و فرصتی برای فرصتطلبان اغتشاشگر فراهم نشد؛ در حالی که بدنه آشوب و ناامنی در حال سقوط به دره ناامیدی بود؛ ناگهان یک اتفاق عجیب در زندان اوین رخ داد. زندانیان ۲ بند مالی و سرقت یک نزاع نمایشی را ترتیب دادند، با سلاحهای سرد به زندانبانان حمله کردند؛ یک بخش قابل اشتعال در زندان را به آتش کشیدند و سپس برای فرار از زندان تلاش کردند. این اقدامات باعث شد روز آرام پایتخت در شباهنگام برای چند ساعت ملتهب شود.
ترافیک عجیب در خیابانها و اتوبانهای اطراف زندان ایجاد شد، دوباره عدهای از آشوبگران اطراف اتوبانها شعار دادند و به پرچم توهین کردند و... یعنی همان کاری که در طول روز شنبه نتوانسته بودند انجام دهند؛ شامگاه شنبه توانستند تا حدی ولو ناچیز انجام دهند و تصاویرش را برای لندن مخابره کنند تا مانع آن شوند که روز شنبه ۲۳ مهرماه به عنوان روز مرگ آشوبهای اخیر ثبت شود.
اگر چه صرف این اتفاق در اوین به اندازه کافی گویای مدیریت اتفاقات اخیر توسط سرویسهای بیگانه و نقش اتاقهای امنیتی خارجی در مدیریت آشوبهاست اما در کنار این موضوع، برخی اقدامات یا به عبارتی گافهای رسانهای باعث شد از پیش طراحی شده بودن ماجرای اوین و ارتباط آن با فراخوان آشوب ضد انقلاب در روز شنبه بیشتر آشکار شود. چند ساعت قبل از وقوع حادثه در زندان اوین، چند اکانت معروف ضد انقلاب که در فتنه اخیر نقش اثرگذاری داشتند، از وقوع درگیری در اوین و به صدا درآمدن آژیرهای زندان خبر دادند! همزمان روز شنبه به طرز عجیبی کلیدواژه «سینما رکس» توسط برخی رباتها در فضای مجازی مطرح شد تا با برجسته کردن دروغ انتساب این ماجرا به انقلابیون ۵۷، اذهان را آماده یک اتفاق مشابه کنند. در کنار این ۲ موضوع، رفتار شبکههای لندنی و عوامل رسانهای آنها بلافاصله پس از وقوع آتشسوزی در اوین هم قابل تامل است. تنها دقایقی بعد از انتشار خبر وقوع آتشسوزی در اوین، تمام این شبکهها و خبرنگارهای آنها با طرح ادعاهای کذب و خلاف، به آشوبطلبان توصیه کردند به سمت زندان اوین حرکت و ترافیک ایجاد کنند و همچنین از آنها خواستند اطراف زندان اوین تجمع کنند. در واقع آنها از این فراخوان ۲ هدف داشتند.
اول: ایجاد التهاب و ترس در جامعه و تولید ترافیک در اتوبانها و خیابانهای اطراف اوین برای فراهم کردن فایل اغتشاش و شعار و آشوب.
دوم: ملتهب کردن اطراف ساختمان زندان اوین و کشاندن خانوادههای زندانیان به اطراف زندان و تلاش برای ایجاد التهاب به قصد کشتهسازی و راه انداختن سناریوی جدید!
اگر چه سناریوی مدیران پشتپرده فتنه در نهایت به نتیجه نرسید و نتوانستند اطراف زندان اوین را صحنه درگیری و خونریزی کنند اما همه این موارد وقتی کنار هم قرار میگیرند، این واقعیت از قبل آشکارتر میشود که در پشتپرده فتنه اخیر، دست سرویسهای جاسوسی و امنیتی بیگانه کاملا قابل مشاهده است.
مدیریت التهابات و ناآرامیها توسط سرویسهای جاسوسی این واقعیت را مشخص میکند که هدف آنها از ایجاد این التهابات و آشوبها، ایجاد ناامنی پایدار در ایران است. حالا چه هدفشان داخلی باشد چه امتیازگیری در سیاست خارجی؛ فعلا هدف اصلی ایجاد آشوب و ناامنی است. اتفاق اوین درست در ساعات پایانی روز شکست و ناکامی فتنهگران در خیابان، تلاشی برای جلوگیری از مرگ پروژه آشوب بود؛ هر چند همین اتفاق نیز نشان میدهد آنها به دلیل ناکامی در اجتماعیسازی آشوبهای اخیر، دست به هر اقدامی برای زنده ماندن میزنند و مردم روزبهروز این واقعیات را بیشتر میبینند و بیشتر درک میکنند. مردم دیگر باور نمیکنند این اتفاقات، خشونت داعشی در کف خیابان و هماهنگی از تهران تا اوین تا لندن، صرفا یک همافزایی اجتماعی ناشی از سوگ در گذشت مهسا امینی باشد. مردم حالا بهتر میدانند وقتی ۴ هفته قبل کومله نوشت: «نام مهسا اسم رمز ماست»، منظورشان رمز چه عملیاتهایی و در کجا بوده است.
مردم حالا دیگر همه چیز را میدانند. آگاهی و عقلانیت، بزرگترین قاتل فتنه لمپنهاست.
ارسال به دوستان
انتشار صحبتهای اساتید دانشگاه تهران در نشست هماندیشی هفته گذشته درباره حوادث اخیر
میز گفتوگو در دانشگاه
گروه سیاسی: هفته گذشته جمعی از اساتید دانشگاه تهران در نشست مشترک، به بررسی حوادث و ناآرامیهای اخیر پرداختند. نشست «خانه گفتوگوی دانشگاه تهران» با حضور 90 استاد دانشگاه تهران در تالار شهید سلیمانی این دانشگاه برگزار شد. سیدمحمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران در این نشست که به مدت 4 ساعت به طول انجامید، دستور کار این نشست را بررسی و پاسخ به این ۲ سوال عنوان کرد: «آیا واقعا دانشگاه تهران در جریانسازی و جهتدهی جامعه در راستای آنچه مصلحت کشور، نظام و دانشگاه است دارای مرجعیت است؟ اگر پاسخ به این سوال خیر است یا مرجعیت دانشگاه در حد مطلوب ما نیست، چه کار باید کنیم تا دانشگاه تهران این مرجعیت را پیدا کند؟» رئیس دانشگاه تهران با اشاره به ناآرامیها و تجمعهای اخیر در دانشگاه تهران، بیان کرد: فرض اصلی و اساسی ما این است که دانشگاه تهران جای بحث و نقد و نظر است و رهبر عزیزمان نیز این افق روشن را برای ما ایجاد کردهاند که دانشگاه اگر جای نقد نباشد، کارایی لازم را نخواهد داشت. شورای عالی انقلاب فرهنگی زیرساختهای قانونی خوبی را برای نقد در محیط علمی فراهم کرده است؛ هم کرسیهای آزاداندیشی و هم مشوقهایی که برای این حوزه فراهم شده است.
رئیسجمهوری هم در صحبتهای اخیر خود به این امر اشاره داشته و تاکید میکند وزرا همواره پاسخگو باشند. وی با اشاره به شعارهای بعضا نامتعارف و تند که از سوی افراد انگشتشماری در تجمعات روزهای اخیر دانشگاه تهران سر داده شده است، تصریح کرد: برخی اصلا حاضر نیستند در فضاهای قانونی و با مدارا به اعلام نقد و بیان اعتراض خود بپردازند و گاهی فضا را تند و هیجانی میکنند. البته تلاشمان این است که با ابزارهای انضباطی داخل دانشگاه به برخورد با این دانشجویان بپردازیم و از دخالتهای بیرونی جلوگیری کنیم اما در جریان ناآرامیها تعدادی از دانشجویان در خیابانهای اطراف دانشگاه یا در اغتشاشات خیابانی دستگیر شدند.
* هر مسألهای که به وجود میآید، در کنارش ایرانهراسی هم به وجود میآید
حجتالاسلام والمسلمین سیدسعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در این نشست با اشاره به ناآرامیهای اخیر در کشور، اظهار کرد: راجع به ایران یک بزرگنمایی وجود دارد. هر مسألهای که به وجود میآید، در کنارش ایرانهراسی، اسلامهراسی، شیعههراسی، دولتهراسی و انقلابیهراسی به وجود میآید و این دیگرسازی که از داخل هراس به وجود میآید یک دفعه شکل میگیرد. در یک فضاهایی آنقدر نقاط کور راجع به ایران وجود دارد که وقتی چند متغیر واقعی راجع به ایران اعم از میزان مشارکت زنان، تعداد دانشجویان و میزان رشد علمی را برمیشماری، تعجب میکنند. وی افزود: بازنماییای که از مساله حجاب در عرصه رسانهای غرب صورت گرفت «حجاب اجباری» بود. «حجاب اجباری» یک مغالطه است. حجاب از تکالیف الهی و یک وظیفه شرعی است که یک مسلمان مقید به انجام آن است. نماز هم یک واجب الهی است که هر مسلمانی که به تکلیف اسلامی و الهی تن میدهد باید آن را به جا آورد. حجاب یک ضرورت اجتماعی است. 90 درصد آنچه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب کرده مربوط به تقویت حوزه شناخت نسل جوان و تقویت مهارتهای فکری نسل جوان است. وی ادامه داد: آنچه به بهانه فوت خانم امینی در ایران صورت گرفت یک جنگ رسانهای بود و یک مهندسی بعد از ماجرای فوت خانم مهسا امینی صورت گرفته که صدایش از درون بیبیسی و سعودی اینترنشنال و منافقین و کومله و چپهای تند دنیا بیرون آمد. البته در کنار این ماجرا، احساسات و ادراکات جوان ما درگیر شده و این را نباید به هیچ وجه نادیده بگیریم اما تنها جایی که میتواند موضوع را حل کند و راهحل ارائه دهد، دانشگاه است.
* افروز: باید ریشههای موضوع خیزشهای اعتراضی را بررسی کنیم
غلامعلی افروز، استاد دانشکده روانشناسی و رئیس اسبق دانشگاه تهران نیز در این نشست با تاکید بر اینکه دانشگاه باید برای بررسی ریشهای و ارائه راهحلهای اساسی درباره مواجهه با اعتراضات اجتماعی، محور شود، عنوان کرد: مباحث باید به ۲ قسمت تقسیم شود؛ یکی بررسی ریشهای پدیداری خیزشهای اعتراضی، هنجارشکنی و آشوبگری و ارائه راهحلهای اساسی برای حل آن. باید ریشههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و روانشناختی موضوع خیزشهای اعتراضی را بررسی کنیم و ببینیم هنجارشکنان و آشوبگران چه کسانی هستند و بگوییم حالا چه باید کرد و راهحلهای اساسی ارائه کنیم. افروز چند پیشنهاد ارائه کرد و گفت: اول اینکه ما دانشگاهیان دیداری از جوانان آسیبدیده در موقعیتهای آسیبزا و خانوادههایشان داشته باشیم و با آنها گفتوگو کنیم. دوم تلاش برای آزادی سریع معترضان بازداشت شده را در دستور کار قرار دهیم، البته معترضانی که تخریب نکردهاند، آدم نکشتهاند و بانک به آتش نکشیدهاند، هر چند با برانگیختگی هیجانی شعارهای هنجارشکنانه و توهینآمیز هم داده باشند.
* ظریف: اینکه دانشجو بتواند حرفش را بزند نقطه قوت ما محسوب میشود
محمدجواد ظریف، عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با بیان اینکه «در طول 43 سال گذشته، مردم بزرگترین عامل امنیت و استقرار و ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران بودهاند»، گفت: گفتمان عزت که گفتمان مقام معظم رهبری است، در کنار حضور مردم، بزرگترین عامل بازدارنده برای جمهوری اسلامی بوده و در آینده هم خواهد بود. اینکه ما از یک طرف زیر بار زور نمیرویم و اینکه مردمی داریم که در برابر حرف نادرست مقاومت میکنند، بزرگترین عامل بازدارنده است. وی با سپاسگزاری از رئیس دانشگاه تهران به خاطر پیگیری و تلاش برای آزاد شدن دانشجویانی که در ناآرامیهای اخیر بازداشت شده بودند، خاطرنشان کرد: در دنیایی که ارتباطات جهانی شده، روایتهای جهانی هستند که ذهنها را میسازند و سیاستها را شکل میدهند. تصویری که از دانشجوی زندانی در دنیا ایجاد میشود این است که در قشر روشنفکر دانشگاهی ایران یک تعارض اساسی وجود دارد اما اینکه دانشجو بتواند حرفش را بزند نقطه قوت ما محسوب میشود.
* فرجیدانا: دانشگاه باید محل گفتوگو باشد
رضا فرجیدانا، استاد دانشکده فنی و رئیس اسبق دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: هر اقدامی در این مقطع زمانی انجام دهیم تا بتوانیم دانشگاه را در موقعیتی که باید در جامعه نقشآفرین باشد قرار دهیم، اقدام کاملا درستی است. دانشگاه میراث گذشتگان برای ما نیست، بلکه امانت آیندگان نزد ما است و باید سالهای سال نقشآفرین در عرصه اجتماع باشد. فرجیدانا با بیان اینکه دانشگاه باید محل گفتوگو باشد، تاکید کرد: تنوع فکری را به رسمیت بشناسیم و گفتوگو بین دانشجویان و گفتوگو بین استادان و گفتوگوی بیننسلی (بین دانشجو و استاد) رایج شود تا ضمن اینکه این شکاف بیننسلی پر شود، دامن آموزش و پژوهش نیز از سیاست جدا شود تا دیگر با این پدیده مواجه نشویم که برخی در اعتراض به یک موضوع اجتماعی بیایند و تعطیلی کلاسها را مطالبه کنند.
* نیلی: کاری کنیم که همه گروههای دانشجویی براحتی میتینگ برگزار کنند
محمود نیلیاحمدآبادی، رئیس سابق دانشگاه تهران که با 7 سال ریاست رکورددار عمر مدیریتی در دانشگاه تهران شناخته میشود نیز با تاکید بر به رسمیت شناختن تنوع و تکثر در جریان دانشجویی، بیان کرد: کاری کنیم تا علاوه بر گروههای فرهنگی، هنری و سیاسی موجود، گروههای دیگر هم نمایندگی داشته باشند و براحتی اتاق بگیرند و میتینگ برگزار کنند. نیلی از تبعیض و رانت و دیده نشدن به عنوان چالشهای اصلی جامعه نام برد و گفت: جامعه بویژه جامعه جوان برخوردار نیست و دیده نمیشود. دانشگاه تهران بیاید قوانینی که رانت و تبعیض ایجاد کرده و دستورالعملها و آییننامههایی که مبنای رانت و تبعیض شده است را ملغی کند.
* طیبنیا: انتظار حوادث اخیر را داشتیم
علی طیبنیا، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نیز در این جلسه عنوان کرد: «انتظاری که از این جلسه و از دانشگاه تهران میرود این است که دنبال ریشهیابی حوادث اخیر باشد. باید بپرسیم چرا در مقاطع مختلف با آشوب و شورش مواجه میشویم. ما با انباشتی از مشکلات در حوزههای اجتماعی و اقتصادی مواجه هستیم که هر زمان به شکلی خود را نشان میدهد؛ یک روز با افزایش قیمت بنزین، یک روز با حذف یارانهها و یک روز به بهانه فوت خانم مهسا امینی خود را نشان میدهد. این یک بهانه است و ما از قبل انتظار داشتیم در تداوم تحرکات قبلی، چنین حادثهای اتفاق بیفتد».
* جنیدی: دانشجویان حتی یک شب هم در بازداشت نمانند
لعیا جنیدی، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز از رئیس دانشگاه تهران درخواست کرد از هر اختیاری که دارید استفاده کنید تا دانشجویان حتی یک شب هم در بازداشت نمانند و بعدا هم بتوانند برائت بگیرند. درج بازداشت در سابقه آنها جز اینکه منجر به جامعهستیزی شود دستاورد دیگری نخواهد داشت. بدتر از ناامیدی، بیتعلقی است؛ یک شهروند باید یک تعلقی به جامعه داشته باشد تا در ستیز با جامعه قرار نگیرد.
* مطهری: باید بر پوشش اسلامی در دانشگاهها و ادارات تأکید داشته باشیم
علی مطهری، استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران با اشاره به ناآرامیهای اخیر، گفت: به نظر میرسد از خشونت با افرادی که فقط شعار میدهند باید پرهیز شود و اصرار نداشته باشیم که این داستان زودتر تمام شود. اما آن کسی که میخواهد تخریب کند و آتش بزند باید مورد برخورد قرار گیرد. دعوت به گفتوگو داشته باشیم. به همین خانمی که روسریاش را برداشته است فرصت دهیم که بیاید حرفش را بزند. ما هم منطق داریم و نمیترسیم. مطهری با بیان اینکه «عدهای از افرادی که شعار آزادی میدهند دنبال برداشتن حجاب هستند»، تاکید کرد: ما باید بر پوشش اسلامی در دانشگاهها و ادارات تاکید داشته باشیم و نباید کوتاه بیاییم. وی افزود: عدهای دنبال تغییر رژیم هستند. تا آنجایی که شعار میدهند نباید خیلی به آنها کاری داشته باشیم ولی آنجا که به اقدام عملی دست بزنند باید مورد برخورد قرار گیرند.
* دفاع محکم امینزاده از رعایت حجاب در دانشگاه
الهام امینزاده، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز با تاکید بر حفظ کرامت و احترام همیشگی مردم، یادآور شد: با عدم آرامش و عدم امنیت، نه اقتصاد و نه حقوق اجتماعی و نه حقوق بشر محلی از اعراب نخواهد داشت. امینزاده با اشاره به ضرورت ایجاد بستر مناسب برای آزادی عقیده و بیان، تصریح کرد: البته از بعد حقوقی عرض میکنم که در حوزه قانون که نفع جمعی است، سیطره با قانون است، چون نفع عمومی است. عضو هیات علمی دانشگاه تهران ضمن انتقاد از سهلانگاری برخی دانشجویان در رعایت پوشش متناسب با شأن آکادمی، گفت: احترام محیط مقدس دانشگاه باید حفظ شود.
* تحلیل ابراهیم متقی از ناآرامیهای اخیر
ابراهیم متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در تحلیل نقش شبکههای اجتماعی و مخالفان جمهوری اسلامی در شکلگیری ناآرامیهای اخیر، گفت: برخی در فضای بینالمللی میخواهند از جمهوری اسلامی ایران انتقام بگیرند. 5 سال پیش محمد بنسلمان این بحث را داشت که ما بحران را به داخل ایران میکشانیم. امروز موج پولهای محمد بنسلمان، ناآرامی را داخل ایران کشانده است. این بحران از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به داخل کشیده شده است. معادله قدرت در روایت جدیدی که تلاش میکنند بسازند، میخواهد جمهوری اسلامی را در یک فضای تغییرات ژئوپلیتیک جدید قرار دهد و میخواهد گسترش قدرت را با موجهای معکوس به مبدأ برگرداند. استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: بر اساس گفتوگوهایی که در ۲ سال گذشته با مراجع مسؤول داشتهام، بحث اصلی این بوده که خشونت بینفردی در خانواده، جامعه، قبیله، استادیوم و... در حال افزایش است. وقتی این خشونت شکل میگیرد، پیامدهای خاص خود را به وجود میآورد. متقی از نادیدهانگاری جوانان و تغییر نسل به عنوان عامل دیگر ناآرامیهای اخیر نام برد و با انتقاد از امنیتی و انتظامی کردن موجهای اجتماعی، اظهار داشت: یک نوع شیفت ارزشی در فضای کنش دانشجویی وجود دارد. در سالهای گذشته فقط یک اتاق دانشجویی داشتیم، اجازه دهیم انرژیها آزاد شود و اتاقهای دانشجویی متنوعی داشته باشیم. بیشترین اعتراضات ثبتشده در اروپا است و بیشترین امنیت اجتماعی هم در اروپا وجود دارد. بپذیریم که باید یک فضای نهادسازی شکل دهیم.
* کولایی: فضای گفتوگو در دانشگاه فراهم شود
الهه کولایی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با طرح مطالبه آزادی دانشجویان بازداشتشده، تاکید کرد: فضای گفتوگو و طرح دیدگاههای متفاوت و متعارض در نهادهای دانشجویی دانشگاه فراهم شود. در دانشگاه تهران نهادهای دانشجویی که مجال را برای گفتوگو فراهم کنند، فعال شوند تا دیدگاههای متفاوت و انتقادها و همه مباحثی که باید در فرآیند گفت و شنود در جامعه طرح شود، در عرصه عمومی قرار گیرد و برای آنها چارهاندیشی شود. اجازه دهیم فضای گفتوگو و طرح دیدگاههای مختلف در دانشگاه فراهم شود.
* فرهمندپور: قانونمداری راهکار حل مشکلات است
فهیمه فرهمندپور، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز «قانونمداری» را راهکار حل مشکلات دانست و گفت: 12 سال پیش این مساله مطرح شد که برای حجاب دانشجویان چه باید کرد. گفتم دانشگاه قانون دارد و کار قانون این است که افراد را ملزم کند کارشان را درست انجام دهند و کمک کند حقشان را نیز دریافت کنند. در دانشگاه چند دسته قانون وجود دارد؛ قانون آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و انضباطی که به همه آنها باید پرداخته شود.
* حدادعادل: اتفاق این روزها از هر جهت اسباب تأسف است
غلامعلی حدادعادل، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران نیز در این نشست اظهار داشت: «اتفاقی که این روزها در کشور افتاده از هر جهت اسباب تأسف است. بنده حتی برای آن جوانهایی که میآیند و شعارهای هنجارشکن میدهند و تخریب میکنند و دستگیر و زندانی میشوند هم غصه میخورم؛ نه فقط غصه آن پلیسی را میخورم که آن آقا رفته گلویش را ببرد، نه فقط غصه آن پلیسی را میخورم که رویش بنزین ریخته و آتش زدند و آن جوان دیگری که در موکب مشهد ایستاده بود و خنجر در قلبش فرو کردند و کشتند. هم غصه آنها را میخورم و هم غصه اینهایی که شعار علیه اینها میدهند، چون اینها هم بچههای همین کشور هستند». وی در ادامه بیان داشت: «این انقلاب به برکت مردم به پیروزی رسیده و پیروزیاش را به برکت مردم حفظ کرده است. آمریکا و انگلیس میخواهند به هر ترتیبی مردم را از این انقلاب جدا کنند. جرم بزرگی که مردم ایران مرتکب شدهاند، استقلالطلبی است». وی ادامه داد: «در دنیایی که رئیسجمهور آمریکا کشوری مثل عربستان را گاوشیرده معرفی میکند و به هیچ کسی در آن کشور هم برنمیخورد، حالا یک کشور اسلامی بزرگ با چند هزار سال سابقه فرهنگی و تمدنی و با این موقعیت جغرافیایی و سیاسی حساس در منطقه با داشتن نفت و با اعتقاد دینی مردم و تشیعی که همواره مبارز بوده است، آمده انقلاب کرده و استقلال به دست آورده است. این جرم بزرگی است که از نظر آنان تاوان سنگینی دارد و از همان هفته اول بعد از انقلاب اسلامی شروع به تاوان دادن کردیم». حدادعادل در بخش دیگری از صحبتهایش با انتقاد از دوقطبیسازیها در جامعه اظهار کرد: «متاسفانه جامعه ما به سرعت به سمت دوقطبی شدن پیش میرود و این در حالی است که در جامعه با طیفی از سلیقهها روبهرو هستیم که در عین حال که باید این طیف را به سمت معنویت و اسلامیت سوق دهیم ولی نباید واقعیتش را انکار کنیم».
ارسال به دوستان
واکنش عموی «اسرا پناهی» به پست علی دایی
عمو علیه دایی
گروه سیاسی: پس از آنکه علی دایی در یک پست اینستاگرامی مدعی شد اسرا پناهی، دختر نوجوان اردبیلی به خاطر ضرب و جرح نیروهای انتظامی جان خود را از دست داده و این حادثه را به آشوبهای اخیر در کشور ربط داد، عموی اسرا پناهی در یک پیام تصویری خطاب به دایی، ضمن تکذیب ادعاهای مطرح شده از سوی دایی، از وی خواست اظهارات خلاف واقع خود را اصلاح کند.
عموی اسرا در پیامی خطاب به علی دایی گفت: بنده علی پناهی، عموی مرحوم اسرا پناهی درباره فوت برادرزادهام باید به اطلاع شما برسانم که او از بدو تولد مشکل قلبی داشت.
وی ادامه داد: این اواخر نیز که اخوی بنده (پدر اسرا) فوت کرد، مشکل قلبی او تشدید شده بود. چند روز قبل به دلیل تشدید بیماری، او را به بیمارستان منتقل کرده بودیم که در آنجا فوت کرد.
پناهی خطاب به دایی اظهار کرد: از شما بابت نگرانیتان نسبت به حال ما تشکر میکنیم اما یک گلایه از شما دارم که قبل از پی بردن به واقعیت و کم و کیف ماجرا، با حرفهای خود در فضای مجازی خانواده عزادار ما، خودم، پدر، مادر و کل خانواده را آزرده کردید. وی افزود: من خود صریحا این اخبار را تکذیب کردم و از شما خواهشمندم حرفهای کذبی را که در فضای مجازی گفتهاید اصلاح کنید تا مردم و خانواده عزادار ما در شهر و کشورمان، در فضایی آرام به زندگیمان بپردازیم.
گفتنی است علی پناهی پیش از این نیز در اظهاراتی گفته بود فوت اسرا بر اثر بیماری قلبی مادرزادی اتفاق افتاده و ربطی به حواشی مطرح شده در فضای مجازی ندارد.
وی همچنین از مردم خواسته بود به شایعاتی که درباره اسرا پناهی گفته میشود توجه نکرده و بیش از این به حاشیهها دامن نزنند. اسرا پناهی، دختر نوجوان اردبیلی است که در چند روز گذشته قربانی کشتهسازی جریان آشوب و اغتشاشگر کشور شده و ضدانقلاب با دروغپردازی در ارتباط با نحوه فوت او، مدعی شدند اسرا توسط نیروهای یگان ویژه اردبیل مورد ضرب و جرح قرار گرفته و در نهایت جان خود را از دست داده است.
ارسال به دوستان
عموی «اسرا پناهی» خطاب به علیدایی: از شما گلایه دارم، خانواده عزادار ما را آزرده کردید از شما خواهشمندم حرفهای کذبی را که در فضای مجازی گفتهاید، اصلاح کنید
عمو علیه دایی
گروه سیاسی: پس از آنکه علی دایی در یک پست اینستاگرامی مدعی شد اسرا پناهی، دختر نوجوان اردبیلی به خاطر ضرب و جرح نیروهای انتظامی جان خود را از دست داده و این حادثه را به آشوبهای اخیر در کشور ربط داد، عموی اسرا پناهی در یک پیام تصویری خطاب به دایی، ضمن تکذیب ادعاهای مطرح شده از سوی دایی، از وی خواست اظهارات خلاف واقع خود را اصلاح کند.
عموی اسرا در پیامی خطاب به علی دایی گفت: بنده علی پناهی، عموی مرحوم اسرا پناهی درباره فوت برادرزادهام باید به اطلاع شما برسانم که او از بدو تولد مشکل قلبی داشت.
وی ادامه داد: این اواخر نیز که اخوی بنده (پدر اسرا) فوت کرد، مشکل قلبی او تشدید شده بود. چند روز قبل به دلیل تشدید بیماری، او را به بیمارستان منتقل کرده بودیم که در آنجا فوت کرد.
پناهی خطاب به دایی اظهار کرد: از شما بابت نگرانیتان نسبت به حال ما تشکر میکنیم اما یک گلایه از شما دارم که قبل از پی بردن به واقعیت و کم و کیف ماجرا، با حرفهای خود در فضای مجازی خانواده عزادار ما، خودم، پدر، مادر و کل خانواده را آزرده کردید. وی افزود: من خود صریحا این اخبار را تکذیب کردم و از شما خواهشمندم حرفهای کذبی را که در فضای مجازی گفتهاید اصلاح کنید تا مردم و خانواده عزادار ما در شهر و کشورمان، در فضایی آرام به زندگیمان بپردازیم.
گفتنی است علی پناهی پیش از این نیز در اظهاراتی گفته بود فوت اسرا بر اثر بیماری قلبی مادرزادی اتفاق افتاده و ربطی به حواشی مطرح شده در فضای مجازی ندارد.
وی همچنین از مردم خواسته بود به شایعاتی که درباره اسرا پناهی گفته میشود توجه نکرده و بیش از این به حاشیهها دامن نزنند. اسرا پناهی، دختر نوجوان اردبیلی است که در چند روز گذشته قربانی کشتهسازی جریان آشوب و اغتشاشگر کشور شده و ضدانقلاب با دروغپردازی در ارتباط با نحوه فوت او، مدعی شدند اسرا توسط نیروهای یگان ویژه اردبیل مورد ضرب و جرح قرار گرفته و در نهایت جان خود را از دست داده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|